تراوشات ذهنی یک معمار

مقایسه روش های حفط مطالب

داشتم یه سری کلمه انگیلیسی رو حفظ میکردم که گفتم بیام سه دسته شون کنم و به این سه روش حفطشون کنم ببینم کدوم بهتر جواب میده 
یه ردیف رو همینطوری عادی و با تکرار کلمه حفظ کردم 
دسته ی بعدی رو تصویر سازی کردم ، ینی برا هر کلمه ای که میخوندم یه تصویر که توصی
فش کنه رو تصور میکردم 
ردیف بعدی رو به روش قصر ذهنی حفظ کردم 

 

حالا قصر ذهنی چیه ؟ همون روشی که شرلوک همیشه ازش استفاده میکرد 😂 این روش واقعا وجود داره و به این صورته که  شما یه قصر و محیطی تو ذهنتون میسازید که برای اولین قصرتون بهتره جایی باشه که واقعا وجود داره و شما میشناسیدش که راحت تر بتونید تصور کنید ، مثلا خونه تون ، بعد باید یه مسیر خاصی توی این قصرتون تعریف کنید ینی مثلا هر دفعه که می خواید چیزی رو تو قصرتون قرار بدید به ترتیب حرکت تو این مسیر حفظ کنید و برا خوندن اطلاعات هم از همون مسیر شروع کنید

 

  • ۳ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • stark
    • دوشنبه ۳ مهر ۰۲

    خوابگاه

    سلااام بعد قرنها 

    از اول تابستون قصد دارم پستو بزارم ولی هی تنبلی کردم 

    امسال سال اولی بود که من خوابگاهی بودم و خب چیزایی متفاوتی رو ممکنه آدم تو خوابگاه تجربه کنه 
    چیزایی مث تفاوت فرهنگی و اخلاقی و این چیزا که هیچی بقیه به اندازه کافی بهش اشاره کردن که من نگ
    م 😂

    ولی من می خوام یه چیزایی از خوابگاه بگم که بیشتر الگوهای رفتاری جمعی تا مسایل مربوط به خوابگاه 

     

     


    دریافت

     

  • ۶ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • stark
    • دوشنبه ۲۰ شهریور ۰۲

    زندگی ، عادلانه ترین ناعادلانه ی جهان !

    تو این دنیا هیچ عدالتی وجود نداره ، همه چی یه بازی ناعادلانه ی وحشتناکه       (کانگ یوهان) 

     

    اما

     

    مث اینکه هرکس درد خودشو داره مگه نه ؟

    هممون مبارزیم با سلاح های متفاوت مقابل رنج هایی متفاوت که تا مرز مناسبی از درد مارو زجر میدن

    این عادلانه نیس ؟

     

    حتی جنگ و فقر هم باید باشن ، درسته بلاهایی که سر مردم میارن عادلانه نیس ، قرارم نیس باشه ولی وجودشون عادلانه اس ، عدالت دنیا اینه ، اگه نباشن خیلی چیزا از دست میرن ، عدالت هم از دست میره !

     

    جهان در اوج ناعدالتی عادلانه اس

  • ۵ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • stark
    • پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۰۲

    ناخوداگاه نامحدود

    سلااممم 

    احساس میکنم از مرگ برگشتم از بس که پست نذاشتم 😂

    داشتم آهنگ گوش میدادم بعد با خودم فکر کردم که اگه طرف بدون اینکه انگلیسی بلد باشه یه متن ریورس* انگلیسی میتونه تو ناخوداگاهش تاثیر بذاره یا با یه ضربه میتونه دانشمند شه بدون یادگیری ، ینی اینا از اول اون تو هست ؟ که ما بهش دسترسی نداریم منطقی هم هست چون ما تو اعمال روزانه مون بدون اینکه بفهمیم کلی محاسبات انجام میدیم که یه عمل کوچیک مثل نشستن یا بلند شدن رو انجام بدیم ، پس ینی ریاضیات و فیزیک و ... رو باید بلد باشیم که این محاسبات رو انجام بدیم


    بعدیه سایت هم پیدا کردم که گفته بود هوشیاری ما مثل جسممون محدود نیس به خاطر همین تمام علم های بشریت رو میدونه

  • ۴ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • stark
    • پنجشنبه ۳۱ فروردين ۰۲

    ضعف ناشی از قوت

    خب می خوام به یه زنجیره معما واردتون کنم ، هر کدوم از معما ها به قبلی ها مربوطه 
    امیدوارم تو تله نیوفتید 

    1- چجوری یه فیلو تو یخچال جا بدیم ؟ 

     

    جواب : در رو باز میکنیم ، فیل رو میزاریم توش و در رو میبندیم 

    اگه اشتباه جواب دادید از این به بعد وقت جبرانه 💪
    دیدتونو تغییر بدید 🧐

    2- حالا چجوری یه زرافه تو یخچال جا بدیم ؟ 

     

    جواب : در یخچالو باز میکنیم ، فیل رو میاریم بیرون ، زرافه رو میزاریم تو و در رو میبندیم 

    موفق شدید ؟ 🤭 

  • ۵ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • stark
    • يكشنبه ۲۰ شهریور ۰۱

    همه چی یه دروغ زیبا بود 😂

    اگه پست قبل رو نخوندید پیشنهاد میکنم بخونید 🙂  به سه دلیل : یک که درسته طولانیه ولی افرادی که خوندن گفتن ارزششو داشته { برید بگید 😂 }
    دو اینکه من خیلی براش زحمت کشیدم 
    سه اینکه این پست توضیح پست قبله ، پس قبل این باید اونو خونده باشید 😂

  • ۴ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • stark
    • سه شنبه ۴ مرداد ۰۱

    استارک از دنیای موازی

     استارررکککک
    صدای معلم توی گوشم میپیچه و سریع کاغذو جم میکنم و کتاب درسی رو باز میکنم ، صفحه ی 56 فصل دنیای موازی ... ازونجایی که تمام این درسو مو به مو بلدم کلاس برام حوصله سربره و سعی میکنم فراتر از کلاس برای دنیاهای موازی نامه بدم .

    از بین نامه هایی که از دنیاهای موازی به دستم رسیده یه کمی از دنیاتون میدونم که چه چیزای مشترکی با دنیای ما دارید ، و اینم میدونم که دنیاتون چقد جذابه ، ولی قول میدم که دنیای منم براتون جالب باشه . برا اینکه تفاوت هارو بهتون نشون بدم تصمیم گرفتم کل اتفاقای امروز را باهاتون به اشتراک بزارم . مثلا الان که دارم نامه رو مینویسم تو مدرسه و سر کلاس گیتیک و به دور از چشم معلمم wink

     اگه نمیدونید کلاس گیتیک چیه باید بگم همونطور که از اسمش پیداس { گیتی + ک } یکی از علوم بنیادیه که بیشتر از سیستم ها و کارکرد ها برامون میگه مثلا گیتیک بهمون میگه که معنای کلمات به درد نخور دفترچه راهنمای یخچال چیه ؟ اون موقع دیگه به درد نخور نیست . یا درباره سیستم فضا پیما ها و یا از دنیا های موازی برامون میگه .

     

    با برخورد گچی به سرم متوجه عصبانیت معلم میشم و برای مدت کوتاهی از نوشتن دست میکشم . با اینکه درس مورد علاقه مه اما زیاد نمیتونم با معلمش کنار بیام ، میدونید من درس دنیاهای موازی رو خیلی دوست دارم ، فکر کردن به اینکه ممکنه توی دنیای دیگه یکی از شما الان دقیقا کنارم نشسته باشه خیی جذابه ، البته که همین درس و پیگیری های من موجب نامه دادن من به شما شده چون نامه دادن به دنیاهای موازی چیزی نیست که همه بلد باشن ، جدا ازون به ساخت و ساز ابزار هاهم علاقه دارم که باز زیرمجموعه ی همین گیتیکه .

    زنگ تفریح میخوره و با اشاره ای به دوستم سریع از کلاس میزنیم بیرون عو راستی اسم دوستم دراکوعه دراکو پیشنهاد میده که بریم و تیره پنیرک  بگیریم ، خب اینجا باید بازم اضافه کنم که تیره پنیرک یه جور میوه از درخت پنیرکه ، ما این میوه ی تیره رو چون خیلی شادی آور و دوست داشتنیه پس از چیدن از درخت کادو میپیچیم و می فروشیم و خیلی هم خوشمزه است ، خب شاید این زیاد براتون جدید نباشه ، احتمالا شمام تو دنیاتون چنین چیزی دارید . 

  • ۴ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • stark
    • يكشنبه ۲۶ تیر ۰۱

    تقدیم با اوج نفرت

    میدونی من یه مشکل بزرگ دارم 
    مشکلی که تو مقصرشی 
    تویی که در واقع هیچ کس نیستی یا همه کسی 
    ولی کاش وجود داشتی 
    تا میتونستم انتقام بگیرم 
    وجود داشتی تا وقتی به مرز گریه میرسیدم بیای بالا سرم و تحقیرم کنی تا منم قدرت بگیرم 
    وجود داشتی تا خفه ات میکردم 
    تا به بدترین شکل میکشتمت
    شاید یکم سبک میشدم 
    عجیبه ولی الان به جای "دوست" تورو می خوام , "دشمن" ...

  • ۵ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • stark
    • جمعه ۲۶ فروردين ۰۱

    خودمو گول نزنم !!

    دوره ی اول ، انگیزه ی زندگیم ، موفقیت :
    یه مدت نسبتا طولانی حسی که در آخر مسیر و موفقیت وجود داشت ،واقعا هیجان زده ام میکردو تقریبا اون حس بود که باعث میشد من تلاش کنم ، وقتی تصورش میکردم ، مو به تنم سیخ میشد. بعد اولین شکست و دومین مسابقاتی که به خاطر کرونا اصلا کنسل شد {گرچه مزایایی هم طبیعتا برام داشت ، شکست اول خیلی چیزا بهم یاد داد } ، به هرحال یکمی روم تاثیر گذاشت که چرا بعد دو سال هیچچ دستاوردی ندارم و حس میکردم از برنامه هام عقب موندم و خب حتی خیلی به این فک کردم که شاید استعداد ندارم ، ولی خب هیچ وقت عمیقا باورش نداشتم ، همانطور که هیچ وقت خودمو عمیقا باور نداشتم ...

  • ۶ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • stark
    • جمعه ۱۳ اسفند ۰۰

    درباره ی معنای زندگی (و نامه ی خودم )

     سلاام ، دوباره یه پست معرفی کتاب داریم : 
    این سری یه کتاب فلسفی دارم 😎

    کتاب "درباره ی معنای زندگی " اثر ویل دورانت 
    ویل دورانت اومده یه نامه ای که توش این چند تا 👇 سوال بوده رو برای افراد سرشناس زمان خودش مثل گاندی و غیره به علاوه یه زندانی محکوم به حبس ابد ، فرستاده :

  • ۳ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • stark
    • پنجشنبه ۱۲ اسفند ۰۰